فهرست
- مقدمه
- مزایای گیاهان پوششی
- معایب گیاهان پوششی
- اهداف و زمان بندی گیاهان پوششی
- گیاهان پوششی برای سیلوی ذرت
- چرا
- مالچهای زنده
- استقرار و کوددهی گیاهان پوششی
- حفر کردن (بذرکاری مستقیم) و پخش کردن
- یخ کاشت و کشت خفته یا انتظاری
- میان کاری (Interseeding)
- مخلوط (Mix)
- انواع گیاهان پوششی
- گیاهان پوششی لگوم
- گیاهان پوششی غیرلگوم
- غلات یکساله فصل سرد
- غلات یکساله فصل گرم
- خانواده براسیکا
- خانواده گرس (Grass)
- ترکیب لگوم ها و غیرلگوم ها
- گیاهان پوششی Biofumigant
- خاتمه دادن به رشد گیاه پوششی
- منابع
مقدمه
از جمله اصول مهم در کشاورزی حفاظتی (برای آگاهی بیشتر مقاله کشاورزی حفاظتی مطالعه شود) استفاده از پوشش آلی و گیاهان پوششی روی سطح زمین است که میتواند امتیازات زیادی از جمله بهبود کیفیت خاک، جلوگیری از فرسایش، افزایش نفوذ آب، مدیریت علفهای هرز و … داشته باشد. گیاه پوششی گیاهی است که در درجه اول به سود خاک و نه عملکرد محصول زراعی کشت میشود. استفاده از گیاهان پوششی و قراردادن آنها در تناوب با محصولات زراعی با مدیریت و کنترل صحیح میتواند اثرات مطلوبی در جهت پایداری کشاورزی و افزایش عملکرد محصولات ایجاد کند. گیاهان پوششی معمولاً از گیاهان خانواده گرس (Grass) یا لگوم (Legume) هستند اما ممکن است از سایر گیاهان سبز نیز استفاده شود. بیشتر اوقات یک گیاه پوششی در خارج فصل، قبل از اینکه مزرعه برای رشد محصولات زراعی نیاز باشد، رشد میکند. در اصل، یک گیاه پوششی زمین را برای محصول زراعی آماده میکند. همچنین، گیاهان پوششی در باغات نیز کشت میشوند (۱).
مزایای گیاهان پوششی
برخلاف گیاهان زراعی که برای بهرهبری سریع اقتصادی کاشته میشوند، محصولات پوششی به دلیل اثر ارزشمند آنها بر ویژگیهای خاک و محصولات زراعی بعدی کشت میشوند. مزایای گیاهان پوششی عبارتند از؛
- حفظ و افزایش مواد آلی خاک
- بهبود خاک سطحی
- جلوگیری از فرسایش
- کمک به مدیریت عناصرغذایی
- کمک به مدیریت علفهای هرز
- افزایش نفوذ آب
- حفظ و یا افزایش جمعیت قارچهای مفید (این قارچها یک محیط رقابتی در خاک ایجاد میکنند و برای منابع محدود با قارچهای پاتوژن گیاهی میجنگند)
- کمک به کنترل حشرات، بیماریها و نماتدها
به منظور اثربخشی، بهتر است گیاهان پوششی با سایر محصولات ارزشمند مزرعه و با توجه به نیازهای محیطی آنها، طول عمر، توصیههای درو، روشهای انجام کشت مخلوط، حساسیت، مقاومت و یا آنتاگونیسم در برابر عوامل بیماریزای ریشه و سایر آفات مورد استفاده قرار گیرند. باید توجه داشت که بذر گیاهان پوششی یک مسیر رایج برای معرفی گونههای جدید علفهای هرز در مزارع است. همیشه بذور باید از نظر آلودگی با بذر علفهای هرز بررسی و در صورت تمیز نبودن بازگردانده شوند (۲).
معایب گیاهان پوششی
ممکن است این سوال پیش بیاید که “اگر محصولات پوششی بسیار عالی هستند، چرا همه از آنها استفاده نمیکنند؟” شاید بزرگترین مانع برای استفاده از گیاهان پوششی این است که فواید مالی و زیست محیطی آنها اغلب اوقات بهتدریج اتفاق میافتد، در حالی که هزینههای مالی و زمانی آن برای شروع فوری است. هزینههای اضافی که میتواند شامل هزینه بذر، نیروی کار و تجهیزات برای کاشت باشد و همچنین می تواند بهدلیل مقادیر بیشتر بقایا از گیاهان پوششی، هزینه تجهیزات جایگزین را نیز شامل شود. برنامههای تشویقی کشاورزی دولتی که این سرمایهگذاری اولیه را جبران میکنند، میتوانند در ترغیب به استفاده از گیاهان پوششی بسیار موفق باشند (۳ و ۴).
البته همه سیستمها به یک اندازه برای استفاده از گیاهان پوششی مناسب نیستند. در برخی موارد، وجود تناوب محصولات زراعی با فصل طولانی ممکن است با گیاهان پوششی سازگار نباشد. در سایر مناطق، مصرف آب گیاهان پوششی ممکن است به عملکرد محصول زراعی آسیب برساند. این اثر را می توان با خاتمه دادن به فصل رشد گیاه پوششی قبل از استقرار محصول زراعی تا حدودی کاهش داد (که امکان شارژ مجدد آب خاک را فراهم میکند). افزون بر این، در طولانی مدت گیاهان پوششی باعث افزایش مواد آلی خاک، نفوذ آب خاک و ظرفیت آب خاک میشوند و کاهش اولیه در آب موجود اغلب با افزایش های بعدی جبران میشود (۳).
از دیگر محدودیتهای کاربرد گیاهان پوششی که ممکن است رخ دهد، رقابت آن با محصولات زراعی است (اگر گیاهان پوششی بدون مدیریت کشت شوند). با توجه به تحقیقات USDA، گیاهان پوششی که بطور ناتمام مدیریت شده و بدون کنترل رها شدهاند میتوانند مانند علفهای هرز رفتار کنند. آنها میتوانند برای آب، نور و عناصرغذایی با محصول زراعی به رقابت بپردازند و گاهی اوقات آب کمتری برای محصول زراعی در فصول خشک باقی میگذارند.
در حالی که جلوگیری از بروز آفات میتواند یکی از مزایای احتمالی استفاده از گیاهان پوششی باشد، گاهی اوقات میتوانند سبب بروز یا نگهداری آفات بد شوند. کشاورزان میتوانند با کاشت گیاهان پوششی که “پل سبز” (Green bridge) برای آفات فراهم نمیکنند، این مشکل را کاهش دهند (۴).
افزون براین، اگرچه گذاشتن بقایای گیاهان پوششی روی سطح خاک به نگهداری رطوبت خاک کمک میکند اما مقداری از ازت موجود در بقایا به گاز تبدیل شده و از دست میرود و کل ماده آلی که به خاک اضافه میشود، کاهش مییابد. برگرداندن گیاهان پوششی باعث تسریع در تجزیه و آزاد شدن نیتروژن از بقایا میشود. در سالهای مرطوب وجود بقایای گیاهان پوششی ممکن است باعث افزایش آسیبهای ناشی از حلزونها و عفونتهای ناشی از پاتوژنهای قارچی مانند Pythium و Rhizoctonia (که اغلب بر استقرار ساقه تأثیر میگذارند) شود (۲).
محدودیتهای دیگر گیاهان پوششی شامل هزینههای تجهیزات جدید، شیوههای مدیریت پیچیدهتر و زمان کشت بذر و خاتمه گیاهان پوششی نسبت به مدیریت محصولات زراعی است. امر مهم این است که هر کشاورز برای اداره عملیات براساس شرایط مزرعه خود تصمیم بگیرد که آیا گیاهان پوششی برای او مناسب هستند یا خیر. اگر کشاورز بخواهد مزایای استفاده از این روش از معایب آن بیشتر باشد، بهتر است یک عملیات کاربرد گیاه پوششی آسان را برنامهریزی کند، از یک منطقه کوچک شروع کند و بهتدریج با گسترش سطح زیرکشت با کاربری گیاهان پوششی به موفقیت دست یابد (۳).
اهداف و زمانبندی گیاهان پوششی
افزودن گیاهان پوششی به طور مرتب به برنامه تناوب محصول میتواند منجر به افزایش عملکرد محصول بعدی شود. اهداف باید برای انتخاب یک گیاه پوششی مشخص باشد؛ به عنوان مثال، گیاه پوششی میتواند نیتروژن به خاک اضافه کند، علفهای هرز را خفه کند یا چرخه آفات را بشکند. گیاهان پوششی اگر تا انتهای فصل رشد باقی بمانند میتوانند بهترین عامل دستیابی به برخی اهداف باشند. اگر این امر امکانپذیر نباشد، ممکن است یک توافق برای رشد گیاه پوششی بین محصولات زراعی تابستانی وجود داشته باشد. باید دو یا چند هفته بین مخلوط کردن گیاهان پوششی با خاک و جوانهزنی محصول زراعی فاصله باشد، تا تجزیه گیاه پوششی که سبب بهبود بستر بذر می شوند، انجام گیرد. همچنین باید توجه داشت ترجیحاً گیاهانی که سبب بروز آللوپاتی می شوند و برای گیاهان موجود در تناوب مشکل ایجاد میکنند، کشت نشوند. گزینه دیگر، همپوشانی چرخه زندگی گیاهان پوششی و زراعی با درونکاری (Overseeding) و میانکاری (Interseeding) یا کشت مخلوط گیاهان پوششی بین ردیفهای گیاهان زراعی در کشت نهایی است (۲).
گیاهان پوششی برای سیلوی ذرت
شبدر قرمز و چاودار یک ساله را میتوان به صورت میانکاری درون ذرت پس از آخرین کشت استفاده کرد. غلات دانه ریز فصل سرد میتوانند در اوایل تا اواسط رشد به صورت هوایی در مزرعه ذرت کشت شوند.
چرا
برای بهبود ارزش کلی گیاهان پوششی، تعدادی از این گیاهان میتوانند قبل از خاتمه دادن به دوره رشد آنها چرانده شوند. باید از اینکه گیاه پوششی هیچگونه خطری برای دام ندارد، اطمینان حاصل شود. چند نمونه از گیاهانی که ممکن است برای دام مشکل ایجاد کنند عبارتند از؛ سورگوم سودانگراس میتواند اسید پروسیک و نیترات تولید کند و اگر گیاه جوان یا محصول پس از یخبندان چرانده شود ممکن است باعث مسمومیت شود، بذر خلر حاوی نوروتوکسین است که میتواند بیماری ایجاد کند، شبدر سوئدی نیز ممکن است برای اسبها و سایر دامها سمی باشد، شلغمها میتواند باعث سمیت مس در گوسفندان شوند، شبدر قرمز حاوی فیتواستروژنها میباشد که ممکن است تولیدمثل گوسفندان را بغرنج کند، بسیاری از لگومها ممکن است باعث نفخ شوند و نباید هنگام رطوبت چرانده شوند.
تولیدکنندگان سبزیجات باید از مالچهای زنده برای جلوگیری از فرسایش، بهبود ساختمان خاک و جمعیت میکروبی، بهبود روابط آب و فراهم آوردن زیستگاه برای حشرات مفید، استفاده کنند. مالچهای زنده میتوانند قبل یا بعد از کاشت محصولات زراعی استقرار پیدا کنند و به تنهایی یا همراه با مالچ پلاستیکی قابل استفاده هستند. استفاده از مالچ پلاستیکی زیست تخریب پذیر سیاه همراه مالچ زنده یک روش مدیریتی است که باید عمومی شود. به طور معمول مالچهای زنده باید رشد کم داشته باشند و درو را تحمل کنند. در صورت رقابت بیش از حد یا در صورت رفتن به بذر، باید مالچها درو شوند (۵).
استقرار و کوددهی گیاهان پوششی
استقرار گیاهان پوششی ممکن است با استفاده از روشهای مختلفی از جمله حفر دقیق (Drilling)، پخش کردن، بذرافشانی هوایی، یخکاشت (Frost seeding) و کشت خفته (Dormant seeding)، میانکاری و مخلوط انجام شود. به طورکلی، عمق بذر وابسته به اندازه بذر است؛ بذرهای بزرگتر باید عمیقتر کاشته شوند. باید از کاشت خیلی عمیق بذرهای کوچک یا کشت کم عمق بذرهای درشت جلوگیری شود. آمادهسازی بستر بذر بستگی به گونههای گیاهی استفاده شده، زمان و روش کاشت دارد. فراهم آوردن تماس مناسب بذر و خاک ضروری است؛ بیشتر گیاهان پوششی زمانی که روی سطح فشرده یا سله بسته پخش شوند، خوب عمل نخواهند کرد. در صورت کاشت بذر گیاه پوششی قبل از برداشت محصول اولیه، به آمادهسازی بستر بذر نیاز نیست. گیاهان پوششی که با حفر استقرار مییابند بسیار مؤثرتر و اقتصادیتر از گیاهان پوششی هستند که بوسیله پخش کردن استقرار پیدا میکنند (۵).
حفر بذر (بذرکاری مستقیم) و پخش کردن
بذرکاری مستقیم روشی کاملاً پذیرفته شده برای کاشت گیاهان پوششی است. در این روش عموماً گیاه پوششی بلافاصله پس از برداشت محصول زراعی حفر میشود که اغلب در سیستمهای خاکورزی حفاظتی مورد استفاده قرار میگیرند و برای کشت مستقیم در بقایای سنگین زیاد طراحی شده است. حفر یکی از بهترین و دقیق ترین روشهای موفقیتآمیز کشت گیاهان پوششی محسوب میشود. گیاهان پوششی حفرشده میتوانند سریعتر از سایر روشها استقرار یابند و ساقههای متراکمتری تولید کنند که به سرکوب علفهای هرز نیز کمک میکند. همچنین حفر، بذر کمتری نسبت به سایر روشهای کشت گیاه پوششی استفاده میکند (۶).
در روش پخش کردن، بذر گیاه پوششی روی خاک مزرعه پخش میشود و به دنبال آن یک خاکورزی سبک برای مخلوط شدن خاک و بذر انجام میگیرد یا اینکه بذرها بوسیله بذرپاشی که بهصورت مستقیم روی خیش عمودی نصب شده پخش و با خاک ترکیب میشوند. عموماً در این روش ۱۰ تا ۲۰ درصد مقدار بذر بیشتری نسبت به روش حفر استفاده میگردد. کشت بذر به صورت هوایی (با هواپیما) یکی از روشهای پخش کردن بذر است که مزیت بزرگ آن، کشت سطح زیادتر و در مدت زمان کمتر نسبت به سایر تجهیزات کاشت روی زمین میباشد (۷ و ۸).
یخکاشت و کشت خفته یا انتظاری
یخکاشت شامل پخش گونههای مناسب، درست بعد از ذوب برف در اواخر زمستان یا اوایل بهار است. فرآیندهای انجماد و ذوب خاک بذر را به درون خاک میبرد. یخ کاشت باید در اوایل صبح هنگامی که هنوز خاک یخ زده است، انجام شود. کشت زود هنگام بذر اجازه چندین چرخه یخبندان را میدهد. کشت خفته شامل پخش گونههای مناسب در اوایل زمستان، درست پس از اینکه مزرعه یخ زده و دمای هوا به اندازه کافی (برای جلوگیری از جوانهزنی) پایین است، میباشد. در حالت ایدهآل این امکان فقط قبل از بارش برف وجود دارد. بذرها در طول زمستان در زیر برف، خفته باقی میمانند و در بهار پدیدار میشوند. یخکاشت و کشت خفته کاملاً قابل اعتماد نیستند، اما باید زمانی که گیاهان پوششی پاییز استقرار نمییابند، آزمایش شوند. روی خاک مرطوب گرم نباید شخم، کشت و یا استفاده از تجهیزات سنگین انجام شود. پخش کردن بذور روی مقدار زیادی برف توصیه نمیشود (۵).
میانکاری (Interseeding)
میانکاری به فرآیند پخش کردن یک گیاه پوششی درون یک محصول زراعی اشاره دارد. همچنین، به عنوان Undersowing یا Oversowing شناخته میشود. کشت همراه به کاشت همزمان دو یا تعداد بیشتر محصولات زراعی گفته میشود. بهویژه محصولات بذر بزرگ به همراه محصول دیگری (برای نمونه ذرت و سویا) کاشته یا حفر میشوند. اگرچه هر دو محصول برداشت میشوند و دارای ارزش هستند، اما یکی از محصولات زراعی به عنوان گیاه پوششی عمل میکند (یعنی سویا، نیتروژن برای ذرت فراهم میکند). گیاهان همراه (Nurse crop) محصولات زراعی با سرعت رشد بالا هستند که به استقرار یک محصول چندساله یا دیگر محصولات زراعی که استقرار آنها آهسته است، کمک میکند.
مخلوطهای معمول در برخی مناطق آمریکا شامل یک دانهریز مانند چاودار زمستانی یا جو دوسر با ماشک گلخوشهای، شبدر قرمز یا نخود مزرعه است. سایر مخلوطهای متداول شامل علف چاودار و شبدرها، علف باغ و یونجه، و سورگوم سودانگراس یا ارزن با سویا یا لوبیا چشمبلبلی است. ترکیبات ناآشنا برای تعیین اینکه آیا کار خواهند کرد، باید در مقیاس کوچک آزمایش شوند.
برای محاسبه مقدار بذر برای مخلوط محصولات زراعی، باید مجموع مقادیر نسبی استفاده شده فراتر از ۱۰۰ درصد باشد. برای نمونه اگر مقدار بذر مورد نیاز برای کاشت کامل جو دوسر ۱۵۷/۱ کیلوگرم در هکتار و ماشک گلخوشهای ۳۹/۲ کیلوگرم در هکتار باشد، مخلوط با ۸۹/۸ کیلوگرم در هکتار جو دوسر (۵۷٪=۸۹/۸÷۱۵۷/۱) و ۲۲/۴ کیلوگرم در هکتار ماشک (۵۷٪=۳۹/۲÷۲۲/۴) قابل قبول است، زیرا ۱۱۴٪ = ۵۷٪ + ۵۷٪. ترکیبی از ۸۹/۸ کیلوگرم در هکتار جو دوسر ۵۷ درصد و ۱۱/۲۱ کیلوگرم در هکتار (۲۸٪) قابل قبول نیست زیرا ۸۵٪ = ۵۷٪ + ۲۸٪.
گیاهان پوششی معمولاً به دنبال محصولاتی که به مقدار زیادی کوددهی شدهاند کشت میشوند و نیازی به کوددهی ندارند. توصیه کود و آهک به طور کلی مبتنی بر محصول زراعی بعدی است. در برخی شرایط که هدف از تولید، زیستتوده زیاد و ساخت مواد آلی با محصولی مانند سورگوم سودانگراس یا تولید ریشههای بزرگ برای کاهش تراکم خاک با محصولی مانند تربچه علوفهای است، امکان دارد نیتروژن اضافی یا کود آلی برای دستیابی به رشد حداکثر لازم باشد. در خاکهایی که دارای شاخص آبشویی نیتروژن و یا شاخص فسفر بالا هستند، کشت گیاهان پوششی را برای اطمینان از جذب عناصرغذایی مازاد، حداقل یک تا دو هفته زودتر انجام میدهند (۵).
گیاهان پوششی لگوم
گیاهان خانواده لگوم بهترین انتخاب برای افزایش نیتروژن در دسترس خاک برای محصولات زراعی با نیاز نیتروژن بالا مانند سیبزمینی هستند. گیاهان لگوم باکتریهای همزیستی در ریشههای خود به نام ریزوبیا دارند که گاز نیتروژن اتمسفر را در منافذ خاک به آمونیوم (شکلی از نیتروژن که ریشههای گیاه میتوانند از آن استفاده کنند) تبدیل میکنند. وقتی گیاه پوششی درو شود، در زمستان از بین برود یا در خاک مخلوط شود، نیتروژن آزاد میشود و برای محصول بعدی در دسترس خواهد بود. از آنجایی که بیشتر این نیتروژن از هوا گرفته شده است، افزایش نیتروژن خالص خاک وجود دارد. تقریباً حدود ۵۰ درصد از نیتروژن که توسط گیاه تثبیت شده است برای محصول زراعی در فصل بعد در دسترس خواهد بود، اما این امر ممکن است بسته به بلوغ لگوم، شرایط محیطی هنگام تجزیه، نوع لگوم رشد یافته و نوع خاک تغییر کند. اگر در مزرعه سیبزمینی از گیاهان لگوم به عنوان گیاه پوششی استفاده میشود، میزان بروز و شدت بیماریهای ریشهای ناشی از پاتوژنهای قارچی (Rhizoctonia،Pythium) و نماتدها ( Lesion ،Rootknot) باید کنترل شود زیرا این گیاهان میزبان خوبی هستند و در صورت وجود، این عوامل بیماریزا را افزایش خواهند داد (۲).
شبدر قرمز (Trifolium pratense) یک گیاه چند ساله با دوره کوتاه در فصل سرد است که اغلب به صورت یک ساله مورد استفاده قرار میگیرد. این گیاه دارای ریشههای عمیق است، مقدار زیادی نیتروژن تولید میکند و برای حشرات مفید (گرده افشانها) زیستگاه فراهم میکند. شبدر قرمز عمدتاً به عنوان محصول پوششی زمستان استفاده و در طول پاییز کشت میشود (باید شش هفته قبل از اولین یخبندان کشت شود). عمق کشت مناسب شبدر قرمز ۰/۶ تا ۰/۳ سانتیمتر است و در عمق بیش از ۰/۶ سانتی جوانه نمیزند. بهترین عملکرد را در خاکهای لومی با زهکش خوب و کلسیم بالا و pH کمی اسیدی تا خنثی دارد. ارتفاع آن به ۵۰ سانتیمتر میرسد و گلهای بنفش تا قرمز دارد و به عنوان “گیاه دارویی” نیز مورد توجه است. حداکثر عملکرد با کشت ۸/۹۸ تا ۱۱/۲۳ کیلوگرم بذر در هکتار در خاک با آمادهسازی خوب، امکانپذیر است (۹ و ۱۰). خاکهای زهکشی نشده و اسیدی را تحمل میکند. میتوان آن را با بسیاری از محصولات کشاورزی مانند غلات دانه ریز بعد از کاشت، ذرت علوفهای در آخر کشت و یا همراه سبزیجات قبل از برداشت، به صورت میانکاری کشت کرد. شبدر قرمز در هنگام یخزدگی و مخلوط کردن با غلات دانه ریز یا چاودار یک ساله بسیار خوب عمل میکند (۵). بیشتر در تناوب بین محصولات غیرلگوم مثل ذرت یا غلات دانه ریز (گندم، جودوسر، جو، چاودار یا اسپلت) به کار میرود یا با کشت یک غیرلگوم (مثل ذرت، گندم سیاه، جودوسر و..) در بهار دنبال میشود. باید در مزرعهای کشت شود که علفهای هرز به خوبی کنترل شدهاند. کشت بذر در هنگام یخزدگی، همراه گیاهان یک ساله استقرار یافته زمستان مثل گندم، جو، چاودار یا اسپلت رایجترین روش استقرار شبدر قرمز است. بهصورت یخکاشت همراه غلات یک ساله زمستانه (گندم، جو، جودوسر و اسپلت) قبل از ذوب شدن برف ها با ۱۱/۲۱ تا ۱۳/۴۶ کیلوگرم در هکتار بذر بهصورت پخش کردن کشت میشود و جوانه آن به یخزدگی مقاوم است. برای کشت با حفرکردن پس از برداشت برای سیلو با ذرت با رطوبت بالا یا با یک گیاه یک ساله بهاره یا زمستانه مقدار ۱۱/۲۱ تا ۱۳/۴۶ کیلوگرم در هکتار بذر شبدر قرمز نیاز است. پس از اینکه شبدر قرمز هدف خود را انجام داد باید ازبین برود، زیرا تبدیل به علفهرز میشود (۱۱).
شبدر سفید (Trifolium repens) یک گیاه چند ساله با رشد کم است که سطح متوسطی از نیتروژن را تولید میکند و تراکم زیاد و درو نزدیک سطح زمین را تحمل میکند. شبدر سفید معمولی کمترین رشد را دارد و بیشترین میزان ترافیک و تراکم را تحمل میکند. شبدر لادین بلندترین شبدر سفید است و بیشترین نیتروژن را تولید میکند. شبدر سفید به خوبی بهصورت مخلوط یا در یخبندان کاشته شده و اغلب با چاودار یک ساله، غلات دانه ریز یا شبدر قرمز مخلوط میشود.
شبدر سوئدی(Trifolium hybridum) یک هیبرید قائم از شبدر قرمز و سفید است که نسبت به انواع حدواسط نیتروژن بیشتری تولید میکند و در خاکهای با زهکشی ضعیف بهترین عملکرد را دارد. این نوع شبدر میتواند برای اسبها سمی باشد.
شبدر کریمسون/ شبدر لاکی (Trifolium incarnatum) یک لگوم یک ساله است که مانند جو دوسر در زمستان از بین خواهد رفت. به راحتی استقرار مییابد، مقدار نیتروژن و زیستتوده متوسط تا زیاد تولید میکند، علفهای هرز را سرکوب میکند و دارای گلهای زیبایی است که حشرات مفید و گرده افشانهای زیادی را به خود جلب میکند. بهتر است از ارقام متناسب با منطقه که برای مقاومت به سرما اصلاح شدهاند، استفاده شود. شبدر کریمسون با بقایای ماندگار به راحتی پهن (crimpe) میشود (crimpe: پهن کردن محصول پوششی روی سطح زمین با غلتک به جای برگرداندن آن به خاک). این امکان وجود دارد که در یخبندان کشت شود، پهن شود و به عنوان مالچ برای نشا کدو تنبل بدون خاکورزی که دیر کاشته شده، استفاده گردد. اغلب با چاودار یک ساله، غلات دانه ریز و خانواده براسیکا مخلوط میشود. باید توجه داشت که ممکن است از نماتدهایی که بر گوجهفرنگی تأثیر میگذارند، پشتیبانی کند (۵). رشد سریعتر و بذرهای درشتتری نسبت به شبدر قرمز دارد. امتیاز این شبدر، رشد سریع در آب و هوای سرد و تحمل سایه است. بنابراین، میتواند در اوایل بهار یا پاییز برای کنترل علفهای هرز یا همراه ذرت در کشت دوم و یا با سویا در خزان برگ، کشت شود. خاک لومی با زهکش خوب را ترجیح میدهد. جوانهزنی و بقای جوانه به خنکی نیاز دارد نه سرما (دمای شب کمتر از ۱۵/۵۵ درجه سانتیگراد) و بین بسیاری از محصولات پوششی این شبدر جوانهزنی بهتری دارد. در عمق ۰/۶ تا ۱/۲۵ سانتیمتر کشت میشود و مقدار بذر مورد نیاز ۱۱/۲۱ تا ۱۳/۴۶ کیلوگرم در هکتار است (در خاک سرد مقدار کمتر و در خاک گرم مقدار بیشتری بذر نیاز است). کشت این شبدر با یک علوفه میتواند به جلوگیری از آسیب زمستانی کمک کند. در برخی موارد ۱۶/۸۳ کیلوگرم در هکتار بذر شبدر کریمسون همراه با ۱۰۰/۹ تا ۱۳۴/۶ کیلوگرم در هکتار غلات (جو، جودوسر و گندم) و یا ۲۰/۱ تا ۲۸/۰۴ کیلوگرم در هکتار از بذر علف چاودار کافی است. شبدر کریمسون به عنوان گیاه پوششی در ذرت، گندم و سویا استفاده میشود. در کشت همراه با ذرت تا ۴ تا ۸ برگی ذرت حفظ میشود و تا هنگامی که ذرت به بلوغ برسد رشد کمی دارد، پس از برداشت آن میتواند سریع رشد کند. پیشنهاد میشود همراه سویا به صورت درونکاری کشت شود. در کشت همراه گندم (برخلاف شبدر قرمز) به روش یخکاشت یا دیگر غلات دانه ریز که استقرار خوبی دارند، خوب عمل نمیکند. شبدر کریمسون زمانی خوب عمل میکند که پس از برداشت گندم کشت شود. این شبدر زمانی که در اوایل پائیز کشت میشود و به دنبال یک محصول کوتاه فصل مثل سیب زمینی، لوبیای شیرین، سبزیجات و یا به دنبال گندم زمستانه میتواند بطور مؤثری برای سرکوب علفهای هرز استفاده شود. مهمترین امتیازات این شبدر، قیمت بذر و توانایی از بین بردن در زمستان است (۱۲).
شبدر شیرین زرد (Melilotus officinalis) یک لگوم دو ساله با تولید بالا و شبدر شیرین سفید (Melilotus alba) یک گیاه یک ساله است. شبدر شیرین مقدار زیادی نیتروژن و زیست توده تولید میکند، دارای ریشه عمیق است که میتواند سخت لایه زیرین را بشکند. همچنین، زیستگاهی برای حشرات مفید فراهم میکند و مناسب برای مکانهای با زهکشی خوب و خشک است. فصل رشد شبدر شیرین زرد بعد از گلدهی در سال دوم به وسیله درو خاتمه مییابد. از این شبدر فقط زمانی که اجازه رشد در سال دوم داده شود میتوان استفاده کرد، در غیر این صورت بهتر است از شبدر شیرین یک ساله یا “Hubam” استفاده شود. این شبدر کشت در بهار را ترجیح میدهد و بذرهای مقاوم آن ممکن است سالها در خاک زنده بمانند (۵).
شبدر زیرزمینی (Trifolium subterraneum) یک گیاه با رشد کم، Self-seeding، یک ساله و مقاوم به دماهای ۱۷- تا ۹/۴- درجه سانتیگراد است. مقادیر متوسط نیتروژن تولید میکند، برای حشرات مفید زیستگاه فراهم میکند و بهتر است به عنوان مالچ زنده استفاده شود. این گیاه تحمل سایه را دارد و خاکهای مرطوب، خاکهای اسیدی، درو و چرا را تحمل میکند. شبدر زیرزمینی و تِف ممکن است مالچ زنده زیادی تولید کنند. شبدر زیرزمینی بازکشت (Reseed) دارد؛ باید قبل از کشت سبزیجات برگدار یا سایر محصولات زراعی (که این گیاه میتواند برای آنها مشکل ایجاد کند) درو شود یا ازبین برود.
شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum) یک گیاه یک ساله تابستانه با صفاتی شبیه به شبدر زیرزمینی است. رشد سریعی دارد و نیتروژن زیادی تولید میکند و تمایل دارد از آن به عنوان مالچ زنده استفاده شود. با یک محصول همراه مثل جو دوسر به خوبی استقرار مییابد و بیشتر خاکها به جز خاکهای شنی را تحمل میکند. بهتر است برای کشت با تف، چاودار یا غلات دانه ریز مخلوط شود.
ماشک گلخوشهای (Vicia villosa) رایجترین لگوم است که در فصل سرد کشت میشود. این گیاه نسبت به زمستان بسیار سرسخت و یک تولیدکننده عالی نیتروژن است، میزان فراهمی عناصرغذایی را افزایش داده و برای حشرات مفید زیستگاه فراهم میکند. استقرار آن کند است و اغلب باید اواخر بهار یا اوایل تابستان برای تولید حداکثر نیتروژن کشت شود. ماشک گلخوشهای می تواند مقدار کافی نیتروژن را برای بسیاری از سبزیجات و محصولات دیر کاشته شده فراهم کند و بخشی از نیتروژن مصرف شده توسط ذرت را جایگزین کند. علفهای هرز بهار را خفه می کند و معمولاً با غلات زمستانی کاشته میشود. اگر در گلدهی کامل باشد، میتواند درو شود و از بین برود (۵). ماشک گلخوشهای سازگاری زیادی با زمستان دارد. در پاییز رشد کمی دارد ولی گسترش ریشهها در زمستان ادامه دارد و در بهار به سرعت رشد میکند. ارتفاع این گیاه تا ۹۱/۴ سانتیمتر میرسد و نقش مهمی در کاهش رواناب در زمستان و شارژ مجدد آب در ناحیه ریشه و همچنین نفوذ بیشتر آب دارد. کشت ماشک بهویژه بهصورت مخلوط با جو دوسر سبب کاهش تشکیل حوضچههای سطحی و سله در خاکهای لومی-شنی و لومی، افزایش پایداری خاکدانه و محدودکردن علفهای هرز میشود. برای کشت مخلوط، چاودار، شبدر کریمسون همراه با ماشک به ترتیب به ۳۳/۶۶، ۱۱/۲۱ و ۲۲/۴۵ کیلوگرم بذر در هکتار احتیاج است. ماشک گلخوشهای نسبت به سایر ماشکها مقاومت بیشتری نسبت به خشکی دارد. رشد ماشک بسیار شدید است و شرایط مختلف خاک را تحمل میکند. نیاز به حاصلخیزی کم خاک و تحمل سرمای شدید باعث میشود ماشک گلخوشهای به عنوان یک لگوم یک ساله مورد استفاده قرار گیرد. شرایط خشکی اغلب جوانهزنی ماشک را کاهش میدهد. مقدار مورد نیاز بذر برای حفر کردن ۱۶/۸۳ تا ۲۲/۴ کیلوگرم در هکتار و کشت بهصورت پخش کردن ۲۸ تا ۳۳/۶ کیلوگرم در هکتار است. درصورتی که کشت در اوایل بهار یا اواخر پاییز و یا در شیب و مزرعه دارای علفهای هرز انجام شود، مقدار بذر بیشتری نیاز خواهد بود (۱۳). ماشک گلخوشهای pH بین ۶ تا ۷ را ترجیح میدهد و زیستتوده تولیدی آن حدود ۵ تا ۸ تن در هکتار است (۱۳ و ۱۴).
خلر (Lathyrus sativus) یک لگوم یک ساله است که نیتروژن زیادی تولید میکند و معمولاً به عنوان مالچ زنده استفاده میشود. گرههای خلر زودتر از بیشتر گیاهان خانواده لگوم تشکیل شده و از ابتدا مقدار زیادی نیتروژن تولید میکنند. این گرهها در شرایط رطوبت کم خاک و بیشتر وضعیتهای خاک، خوب عمل میکنند. اگر برای کشت از روش پخش کردن استفاده شود استقرار خوبی پیدا نمیکند. در صورت تمایل به رشد مجدد، باید قبل از گلدهی درو شود (۵).
ماشک سردسیری (vicia sativa) به عنوان گیاه پوششی زمستانه یک ساله در تناوب ها مورد استفاده قرار میگیرد و غالباً با غلات رشد میکند. نسبتاً مقاوم به سرما است و pH بین ۵/۵ تا ۸/۲ را تحمل میکند اما pH بهینه برای رشد آن ۶/۵ است. خاکهای رسی سنگین آهکی را ترجیح میدهد. این گیاه تحمل کمی نسبت به خشکی و غرقاب شدن دارد. در مناطقی که زمستان معتدل دارند و حداقل دما بیش از ۱۲- درجه سانتیگراد است، زمستان را پشت سر میگذارد. سرعت رشد بالایی دارد و عملکرد خشک ۵ تا ۷/۵ تن در هکتار است. کشت بذر در عمق ۰/۶ تا ۲/۵ سانتیمتری و در بستر بذر آماده شده محکم انجام میشود. مقدار بذر مورد نیاز برای یک هکتار ۶۷ تا ۸۴ کیلوگرم است و درصورتی که با غلات کشت شود مقدار بذر به ۴۵ تا ۵۶ کیلوگرم در هکتار کاهش مییابد (۱۵ و ۱۶).
نخود مزرعه (Pisum sativum) که به عنوان نخود مزرعه کانادایی یا نخود زمستانی اتریشی نیز شناخته میشود. یک گیاه یک ساله فصل سرد با بذرهای بزرگ است که مقدار زیادی نیتروژن تولید میکند. نخود مزرعه به طورکلی نیاز به حمایت یک گیاه دیگر دارد و باید با غلات دانه ریز دیگری مثل جودوسر کشت شود. نخود مزرعه زمانی که دانه آن به اندازه کافی عمیق کاشته شود، یک گیاه همراه خوب است. اگرچه تحمل سرما را دارد، اما در بخشهایی از آمریکا در زمستان از بین خواهد رفت (۵). با خاکهای مختلفی سازگاری دارد اما در خاکهای حاصلخیزتر، بافت سبک و دارای زهکشی خوب بهتر عمل میکنند. به شوری و اسیدیته زیاد خاک حساس است ( pH ایده آل ۵/۵ تا ۷). گیاهان نخود پوشیده نشده میتوانند تا دمای کمتر از ۱۰- درجه سانتیگراد را تحمل کنند اما اگر با برف پوشیده شوند ممکن است دماهای کمتر از ۳۰- را نیز پشت سر بگذارند. بیشترین عملکرد را در دماهای ۱۲/۷ تا ۱۷/۷ نشان میدهد و مقدار بذر مورد نیاز برای کشت بهصورت حفرکردن ۵۶ تا ۹۰ کیلوگرم در هکتار و برای پخش کردن ۱۰۰ تا ۱۱۲ کیلوگرم در هکتار است. در مناطق معتدل در ارتفاعات زیاد و یا در فصول خنک در مناطق گرم در سراسر جهان کشت میشود. نخود در بهار یا پاییز استقرار مییابد و عمق کشت آن ۳/۸ تا ۷/۶ و فاصله ردیف ۱۵ تا ۳۰ سانتیمتر است. این گیاه قدرت رقابت کمی با علفهای هرز دارد اما جوانهزنی سریع، تراکم کافی، خاکورزی قبل و بعد از کشت و استفاده از علفکش به کاهش فشار علفهای هرز کمک میکند. نخود به تنهایی یا همراه غلات برای سیلو یا تغذیه دام با علوفه سبز کشت میشود (۱۷).
سویا (Glycine max) و لوبیا چشمبلبلی (Vigna unguiculata) لگومهای تابستانی هستند که مقدار زیادی نیتروژن تولید میکنند و به همراه سورگوم سودانگراس و یا ارزن رشد خوبی دارند. سویا نسبت به لوبیا چشمبلبلی تحمل بیشتری نسبت به سرما دارد و اگرچه نسبت به خشکی و آفات حساستر است، تمایل به تولید زیستتوده و نیتروژن بیشتری دارد. برای حداکثر بهرهوری بهتر است از واریتههای علوفهای منطبق با شرایط منطقه استفاده شود. لوبیا چشمبلبلی به شرایط گرمتر از سویا احتیاج دارد اما نسبت به خاکهای فقیر، خشکسالی، گرما و آفات تحمل بیشتری دارد. لوبیا چشمبلبلی به سرعت رشد میکند، علفهای هرز را سرکوب میکند و زیستگاهی برای حشرات مفید فراهم میکند.
یونجه (Medicago sativa) یک لگوم چند ساله فصل سرد و تثبیت کننده برتر نیتروژن است، تراکم خاک را کاهش میدهد و برای حشرات مفید زیستگاه فراهم میکند. خاکهای حاصلخیز با زهکشی خوب و pH نزدیک به ۷ را ترجیح میدهد. بهترین رشد را با یک گیاه همراه از غلات دانه ریز یا علوفه چند ساله دارد. بهتر است واریتههایی با کلاس خواب ۱ تا ۴ انتخاب شوند، واریتههای مقاوم (نزدیک به کلاس ۱) تمایل به تولید عملکرد بیشتری در بهار دارند اما دیرتر بالغ میشوند (۵).
گیاهان پوششی غیرلگوم
محصولات پوششی غیرلگوم به دلیل تولید ماده آلی، رقابت با علفهای هرز و کمک به جلوگیری از فرسایش خاک مفید هستند. پس از محصولات زراعی هنگامی که خاک هنوز گرم و میکروبها در حال آزاد کردن نیترات هستند، کشت میشوند. این گیاهان نیتروژنی که ممکن است از خاک شسته شود را به دام میاندازند. برخی محصولات پوششی غیرلگوم مانند چاودار زمستانی، علف چاودار، گیاهان خانواده براسیکا و گندم سیاه نیز کاهش ایجاد بیماریهای خاکی را هنگام استفاده در تناوب با سیبزمینی نشان دادهاند. در یک مطالعه چند ساله سیبزمینی رشد یافته پس از چاودار یا گندم سیاه کاهش قابل توجهی در بیماری جرب معمولی (Common scab) نشان داد. این گیاهان پوششی را باید تا اوایل شهریور کشت کرد. در بعضی مناطق سودانگراس و براسیکاها در زمستان از بین میروند و یک مالچ مرده را برای پوشش در زمستان و تسهیل کاشت اوایل بهار باقی میگذارند. گیاهان پوششی مقاوم به زمستان باید قبل از کشت با خاک مخلوط شوند و ممکن است رطوبت خاک در سالهای خشک را از بین ببرند. اگر قرار است گیاه با خاک مخلوط شود، بهتر است به مدت بیش از دو هفته قبل از کاشت محصول بعدی فرصت تجزیه به آن داده شود (۲).
غلات یکساله فصل سرد
چاودار زمستانه (Secale cereale) قابل اطمینانترین گیاه پوششی فصل سرد است. چاودار به راحتی استقرار مییابد، زیستتوده زیادی تولید میکند و علفهای هرز را سرکوب میکند. میتوان آن را در انتهای پاییز کاشت و بسیار سرسخت است. چاودار اگر با گیاهان خانواده لگوم رشد نکند یا با خاک مخلوط شود ممکن است تا زمانی که بلوغ برسد، نیتروژن را در خودش حبس کند. زمانی که طول آن به ۳۰ تا ۴۵ سانتیمتر رسید، حدود دو هفته قبل از کشت محصول بعدی با خاک مخلوط میشود. اگر بذر سبزیجات بلافاصله پس از چاودار کاشته شوند، ممکن است اثرات آللوپاتیک ایجاد کنند. معمولاً با ماشک گلخوشهای یا شبدر قرمز کشت میشود.
گندم، تریتیکاله و گندم اسپلت (.Triticum spp) گیاهان پوششی سختی هستند که میتوانند علفهای هرز را سرکوب کرده و زیستتوده متوسط تا زیاد تولید کنند. تریتیکاله تلاقی بین گندم و چاودار و اسپلت زیرگونهای باستانی از گندم است. گندم، تریتیکاله و اسپلت به اندازه چاودار زیستتوده تولید نمیکنند و ممکن است در بهار نیتروژن بیشتری را حبس کنند. گندم محصول خوبی برای جذب عناصرغذایی است و خاکهای حاصلخیز و دارای زهکش خوب را ترجیح میدهد. اسپلت در خاکهای فقیر بهتر عمل میکند. گندم زمستانه میتواند در بهار کاشته شود و مقداری رشد کند، سپس به خودی خود میمیرد. گندم بهاری در اوایل بهار قابل کاشت است و تا تابستان زیستتوده زیادی تولید می کند. معمولاً با نخود، ماشک و شبدر مخلوط میشود.
جو (Hordeum vulgare) یک محصول با رشد آسان است، ریشههای عمیقی دارد که برای کنترل فرسایش، سرکوب علفهای هرز و تولید زیستتوده مفید است. در خاکهای مرطوب و سنگین ضعیف عمل میکند و نسبت به سایر غلات ریزدانه دارای مقاومت بیشتری نسبت به خشکی است. همچنین، در برابر چاودار و گندم تحمل کمتری نسبت به زمستان دارد. جو میتواند با درو کردن یا غلتک زدن ازبین برود. معمولاً با نخود، جو دوسر، شبدر کریمسون و شبدر قرمز به صورت مخلوط کشت میشود.
جودوسر (Avena sativa) به عنوان گیاه پوششی در بهار و پاییز استفاده میشود. جو به سرعت استقرار مییابد و به راحتی از بین میرود. کنترل فرسایش خوبی دارد و بستر بذر را تمیز رها میکند. جودوسر عموماً به عنوان گیاه همراه و مخلوط با یونجه، ماشک گلخوشهای و نخود مزرعه استفاده میشود. جو دوسر پائیزه باید زودتر از سایر غلات ریزدانه کاشته شود و هنگامی که با ماشک گلخوشهای کشت شود، میتواند نیتروژن خاک کافی را برای رشد ذرت شیرین فراهم کند (۵).
غلات یکساله فصل گرم
گندم سیاه (Fagopyrum esculentum) یکی از گیاهان یکساله تند رشد فصل تابستان است و معمولاً به عنوان یک گیاه خفه کننده، همراه و حشرهکش مورد استفاده قرار میگیرد. گندم سیاه خاکهای ضعیف را تحمل میکند و میتواند عناصرغذایی را از خاک استخراج کند. در ۶ تا ۸ هفته بالغ میشود و بقایای آن به سرعت تجزیه میشود. اگر قبل از گلدهی درو شود، دوباره رشد میکند. گندم سیاه قبل از کشت بذر باید درو و با خاک مخلوط شود تا به یک علف هرز تبدیل نشود.
سودانگراس و سورگوم سودانگراس (Sorghum bicolor x S. bicolor var. Sudanese) که با نام سوداکس نیز شناخته میشود، یک علوفه قوی فصل گرم است که مقادیر زیادی زیستتوده تولید میکند، ماده آلی را افزایش و تراکم خاک و نماتدها را کاهش میدهد و میتواند علوفه عالی و زیستگاهی برای حشرات فراهم کند. سوداکس میتواند هنگامی که ارتفاع آن به ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر برسد، دو تا سه مرتبه درو شود (باید حداقل ۱۵ سانتیمتر یا ۲ گره برای رشد مجدد باقی بماند). نسبت به حاصلخیزی نیتروژن واکنش زیادی نشان میدهد. سوداکس با یک گیاه همراه (گندم سیاه یا سویا علوفهای) و لوبیا چشمبلبلی به صورت مخلوط کشت میشود.
ارزن ژاپنی (Echinochloa esculenta)، ارزن مرواریدی (Pennisetum glaucum) و ارزن ایتالیایی (Setaria italica) گیاهان یک ساله تابستانی هستند که به خشکی و گرما مقاوماند و به سرعت زیستتوده زیادی تولید میکنند. ارزن ژاپنی و ارزن ایتالیایی را در اواخر خرداد ماه میکارند زیرا گیاه بعدی ممکن است به دلیل پاسخ به طول روز، ضعیف عمل کند. ارزن مرواریدی بسیار بلند است و بیشترین زیستتوده را تولید میکند. ارزن مرواریدی و ارزن ایتالیایی با درو ازبین میروند، اما ارزن ژاپنی دوباره رشد میکند. معمولاً با سویای علوفهای و لوبیا چشمبلبلی مخلوط میشود.
تِف (Eragrostis tef) یک غله برگریز آفریقایی است که به عنوان مالچ زنده، پتانسیل زیادی را نشان میدهد. بسیار مقاوم به خشکی است و میتواند بصورت پخش سطحی کشت شود، نیازی به درو زیاد ندارد و به بذر نمیرود. قبل از کاشت این گیاه باید از محکم بودن بستر بذر اطمینان حاصل شود. تف همچنین یک علوفه با کیفیت است که میتواند در طی تابستانهای خشک برای چرا یا به عنوان کاه استفاده شود (۵).
خانواده براسیکا
خانواده براسیکا میتوانند به طور ویژه برای کاشت پس از سبزیجات زودکشت، مفید باشند. گیاهان پوششی براسیکا برای تخلیه نیتروژن باقیمانده در پاییز مناسب هستند زیرا طی دورههای با آب و هوای سرد به سرعت رشد میکنند. برخی از گیاهان این خانواده برای کاهش سطح پاتوژنهای خاک از طریق Biofumigation مورد استفاده قرار میگیرند. بااینحال، گیاهان پوششی براسیکا نباید قبل یا بعد از سایر سبزیجات براسیکا استفاده شوند. بهتر است به صورت مخلوط با علف چاودار و شبدرها کشت شوند.
تربچه علوفهای (Raphanus sativus/forage radish) و شلغم علوفهای (Brassica rapa) گیاهان پوششی با ریشههای عمیق هستند که میتوانند فشردگی خاک سطحی و زیرین را کاهش دهند، نیتروژن را تخلیه و علفهای هرز را سرکوب کنند. میبایست گیاهان به اندازه کافی زود کاشته شوند تا از بلوغ ریشه و رشد آن اطمینان حاصل شود. سپس در زمستان از بین میروند و یک بستر تمیز برای سبزیجات زودکشت به جا میگذارند. همچنین، میتوان برای پوشش زودتر، بذر را در بهار کاشت (نباید اجازه داد که گیاه به بذر برود) (۵).
تربچه روغنی (Raphanus sativus/Oilseed radish) گیاه یکساله درشت زمستانی از خانواده براسیکا است که به عنوان گیاه پوششی پاییزه در اوایل پاییز و اواخر تابستان یا پس از برداشت محصول اولیه کشت میشود. ریشههای عمیق ضخیم این گیاه به شکستن لایههای فشرده خاک کمک میکند و به عنوان علوفه بسیار زود هضم است. در بهار و پاییز رشد سریعی دارد و خواص آللوشیمیایی آن به کنترل تولد آفات خاک شامل حشرات، علفهای هرز و نماتدها کمک میکند. کشت ارقام مختلف تربچه روغنی در تناوب با چغندرقند در زرقان شیراز کاهش بیماری ریزومانیا را نشان داد. عمق کشت بذر این گیاه ۰/۶ تا ۱/۲۵ سانتیمتر و مقدار بذر مورد نیاز ۱۶ تا ۲۰ کیلوگرم در هکتار است. یخبندانهای سبک تا ۳/۸- درجه سانتیگراد را به عنوان گیاهچه تحمل میکند. حتی در رطوبت کم خاک جوانهزنی دارد و در سالهای خشک سبب استقرار یک پوشش خوب میشود. تحمل سایه و تراکم زیاد ندارد، بنابراین برای کشت با سویا و ذرت توصیه نمیشود. اگر باقیمانده نیترات خاک بالا باشد، ۳/۷ تن در هکتار ماده خشک در طول ۶۰ روز تولید میکند. ارتفاع این گیاه ۳۰ تا ۹۰ سانتیمتر است. بهصورت مخلوط با جودوسر، علف چاودار یک ساله و چاودار کشت میشود و نباید در تناوب با سبزیجات باشد. عموماً پس از برداشت محصولاتی مثل گندم، چاودار، سیبزمینی زودرس، خیار، لوبیا سبز و کرفس کاشته میشود. بررسی تأثیر تاریخ کشتهای متفاوت بر عملکرد تله تربچه روغنی در کرج، بیشترین عملکرد خشک کل را در 29 تیر و ۱۷ مرداد نشان داد. تربچه روغنی میتواند بصورت بذر افشانی هوایی در ذرت، سویا یا پنبه قبل از برداشت کشت شود. این گیاه بیش از ۵ تن در هکتار علوفه با کیفیت تولید میکند (۱۸، ۱۹، ۲۰ و ۲۱).
اخیراً علاقهمندی زیادی برای کشت تربچه علوفهای و تربچه روغنی به دنبال برداشت گندم زمستانه و برداشت ذرت سیلویی دیده شده است. مزیت استفاده از این گیاهان به عنوان محصول پوششی توانایی انجام شخم زیستی بهوسیله رشد ریشههای عمودی بزرگ است که میتوانند در خاک تا عمق ۲۰ تا ۳۲ سانتیمتر یا بیشتر و لایههای فشرده خاک نفوذ کنند. در خاکهای لومی رسی و سیلتی لومی که نیتروژن کافی برای محصول قبلی استفاده شده است، نیتروژن باقیمانده در خاک برای کشت این گیاهان کافی است. استقرار این گیاهان سریعتر از لگومها و کندتر از علفهاست. پوشش خوبی روی زمین ایجاد میکند و علفهای هرز با کانوپی متراکم را از بین میبرد (۲۲).
خردل و کلزا (.Brassica spp) در بهار و پاییز به سرعت رشد میکنند و میتوانند زیستتوده فراوانی تولید کنند. این گونهها برای تخلیه عناصرغذایی، جلوگیری از فرسایش و کاهش عوامل بیماریزا ناشی از خاک مؤثر هستند (نباید اجازه داد که گیاهان به بذر بروند).
آراگولا (Eruca sativa) یک Biofumigatant مؤثر در زمستان میباشد. بهتر است در بهار حداقل ده روز قبل از کشت، درو و با خاک بهوسیله آبیاری و غلتک زدن مخلوط شود (۵).
خانواده گرس (Grass)
علف چاودار یک ساله و چند ساله (.Lolium spp) علوفههای فصل سرد با ارزش کاربردی بالا هستند زیرا زمانی که با پخش سطحی کشت میشوند به راحتی استقرار مییابند و میتوانند به صورت میانکاری، یخکاشت و کشت خفته، کاشته شوند. علف چاودار مقدار فوقالعادهای زیستتوده تولید میکند، تراکم و فشردگی خاک سطحی را کاهش میدهد، عناصرغذایی را تخلیه میکند و یک جنگنده قوی در برابر فرسایش است. واریتههای یک ساله نسبت به واریتههای چند ساله ارزانتر هستند و به عنوان پوشش در فصل سرد و گرم و همینطور به عنوان مالچهای زنده استفاده میشوند. چاودارهای چند ساله ممکن است فصل رشدشان کوتاه شود.
علف باغ (Dactylis glomerata) و دم گربهای چمنزاری (Phleum pratense) علفهای چند ساله هستند که معمولاً در بخشهایی از آمریکا به عنوان علوفه استفاده میشوند. بسیار پربازده هستند و باید با شبدرها کاشته شوند. همانند گیاه یونجه و شبدر شیرین، این علفها اگر به مدت یک فصل کامل پرورش داده شوند و در سال دوم به رشدشان خاتمه دهند، به بهترین شکل به عنوان گیاه پوششی مورد استفاده قرار میگیرند (۵).
ترکیب گیاهان لگوم و غیرلگوم
استفاده از یک لگوم با محصولات غیرلگوم پوششی مزایای هر دو را ترکیب میکند. یک چاودار با سرعت رشد بالا در اواخر تابستان با ماشک (Vetch) تولید کننده نیتروژن، خاک را از ترافیک برداشت سنگین در پاییز و فرسایش در زمستان محافظت میکند و ماده آلی و نیتروژن زیادی را هنگامی که در بهار با خاک مخلوط میشود، تأمین میکند (بذر چاودار به میزان ۵۶ تا ۶۷ و بذر ماشک ۳۳/۶۶ کیلوگرم در هکتار). رشد این دو در کنار هم، سهم نیتروژن کل را کاهش میدهد اما به ماشک برای گذراندن زمستان سخت کمک میکند (۲).
گیاهان پوششی Biofumigant
برخی از گیاهان پوششی، وقتی به عنوان کودهای سبز وارد خاک شوند و بهوسیله میکروبها تجزیه شوند، مواد شیمیایی فراری را آزاد میکنند که علفهای هرز، پاتوژنها و نماتدها را مهار میکند. این گیاهان پوششی Biofumigant نامیده میشوند و به دلیل اینکه میتوانند سبب کاهش بیماریهای ناشی از خاک شوند، به شدت محبوب هستند. گیاهان Biofumigant شامل سودانگراس، سورگوم سودانگراس و بسیاری در خانواده براسیکا میشوند. هنگامی که خاک گرم و مرطوب است، تجزیه سریعتر انجام میشود. خاکورزی سطح خاک به آرامی با استفاده از دستگاههای culti-packer، آبیاری و یا با استفاده از آب باران به میزان ۱/۲۵ سانتیمتر، برای کمک به گیرانداختن مواد فرار و طولانی کردن پایداری آنها در خاک انجام میشود. حداقل دو هفته قبل از کشت محصول بعدی برای کاهش توانایی مواد حاصل از تجزیه که به محصول آسیب میرسانند، باید منتظر ماند (phytotoxicity). اثر Biofumigant قابل پیشبینی یا ثابت نیست. سطوح ترکیبات فعال و توانایی آنها برای سرکوب بیماریها میتواند بر حسب فصل، نوع گیاه پوششی، بلوغ در هنگام ترکیب با خاک، تنوع میکروبی خاک و تراکم جمعیت میکروبی متفاوت باشد. یک مطالعه نشان داد که “Caliente 119”، یک ترکیب گلوکوزینولات خردل (Mastured blend)، بیشترین اثر را در کاهش و تولید بیماریهای ناشی از خاک (جرب معمولی، جرب پودری، پوسیدگی ساقه و شوره سیاه) در محصول سیبزمینی بعدی دارد. همچنین، در پژوهشی دیگر عملکرد بیشتر سیبزمینی در مزارعی که پس از “Caliente 119” رشد کردهاند در مقایسه با سیبزمینی رشد یافته پس از جو مشاهده شد (۲ و ۲۳).
خاتمه دادن به رشد گیاه پوششی
به طورکلی بهتر است حداقل تا دو هفته قبل از کاشت محصول زراعی، رشد گیاهان پوششی را متوقف کرد. برای این منظور گیاهان پوششی دانهریز باید حداقل ۳۰ تا ۴۵ سانتیمتر ارتفاع داشته باشند. برای سیستمهای ارگانیک و بدون خاکورزی رشد گیاه پوششی را میتوان در همان روز کشت محصول بعدی متوقف کرد. بهتر است زمان بلوغ محصول تا زمان خاتمه رشد با دقت کنترل شود. زمانی که رشد گیاه پوششی با درو کردن یا غلتک زدن متوقف میشود، اغلب گیاهان باید در گلدهی کامل یا بلوغ کامل باشند تا کاملاً از بین بروند. بهتر است برای جلوگیری از مشکلات علفهای هرز در آینده از اینکه گیاهان پوششی قبل از کشت بذر از بین رفتهاند، اطمینان حاصل شود (جز زمانی که بازکشت پوشش مورد نظرباشد) (۵).
با توجه به آنچه در مورد گیاهان پوششی گفته شد، کشت این گیاهان در تناوب با محصولات زراعی امکان استفاده از پتانسیل آب و خاک و همچنین بهبود وضعیت و سلامت خاک و افزایش عملکرد محصول بعدی و در طولانی مدت، کمک به افزایش نگهداری آب و بطور کلی بهبود و حفظ منابع زیستمحیطی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، در کشت گیاهان پوششی باید به چند نکته توجه کرد؛ هدف از کشت گیاه (افزایش ماده آلی، استفاده به عنوان علوفه، استفاده در سیلو و…)، انتخاب نوع گیاه متناسب با شرایط منطقه و زمان کشت ممکن بین محصولات زراعی، بررسی خواص آللوپاتی برخی گیاه پوششی مورد نظر با محصولات زراعی و مدیریت دقیق و بهموقع برای زمان کشت و خاتمه دادن فصل رشد گیاهان پوششی.
منابع
- Cover Crops and Their Benefits.
- Seaman, A. (2016). Organic Production and IPM Guide for Potatoes. Cornell University. New York State Department of Agriculture & Marke.
- Limitations of Cover Crops
- Cover crops: Benefits, disadvantages
- Cover Crop Specification Guide. (2011). United States Department of Agriculture, National Resource conservation Service (NRCS).
- Drilling Cover Crops
- Broadcasting Cover Crops
- Aerial Seeding of Cover Crops
- How to germinate red clover
- Planting and growing red clover
- https://www.canr.msu.edu/cover_crops/species/red-clover
- https://www.canr.msu.edu/cover_crops/species/crimson-clover
- https://www.sare.org/Learning-Center/Books/Managing-Cover-Crops-Profitably-3rd-Edition/Text-Version/Legume-Cover-Crops/Hairy-Vetch
- https://ucanr.edu/sites/asi/db/covercrops.cfm?crop_id=21
- Sattell, R., Dick, R., Luana, J., McGrath, D., Peachay, E. Common vetch (Vicia sativa L.).
- https://www.dsv-uk.co.uk/cover-crops/terralife/terrafile-components/common-vetch.html
- Pisum sativum. United States Department of Agriculture, National Resource conservation Service (NRCS).
- Plant Guide Oilseed radish. (2012).United States Department of Agriculture, National Resource conservation Service (NRCS).
- Oilseed radish, Michigan State Univercity
- Sharifi, S., Sadeghzadeh Hemayati, S., Ashraf Mansoori, GH. (2013). Effect of different variyeties of oilseed radish (Rhaphanus sativus) on quality and quantity chractristics of Sugar beet (Beta vulgaris) and decline severity of rhizomania disease. Journal of phytopathology. 5, 71-81.(Persia)
- Najian Tabriz A.,Kashani A., Mahmoodi S.B., Sadeghzadeh Hemayati S. (2013). Effect of sowing date and seed rate on yield of oilseed radish (Raphanus sativus L.) trap crop. Iranian journal of agronomy and plant breeding. ۹(۲), ۸۷-۹۷.
- Radish as a cover crop
- O’Dea, J. K. Demystifying biofumigation with brassica cover crops: What we know about best management and potential benefits. Cornell Cooperative Extension of Ulster County